مذهب حنبلیهحَنبَلیّه، پیروان یکی از چهار مذهب فقهی مشهور اهل سنت، میباشد.مؤسّس مذهب حنبلی، ابوعبدالله احمد بن حنبل بن هلال شیبانی است. وى در سال ۱۶۴ در بغداد متولّد شد و در همان شهر، سال ۲۴۱ وفات یافت. این مذهب در بغداد ظهور کرد و به شام هم رفت. امروز مذهب غالب بر حجاز، قطر، فلسطین و بحرین، مذهب حنبلى است. [۱]
موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۶ ; تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۴۸.)
فهرست مندرجات۲ - گرایش حنبلیه ۳ - گسترش تاریخی و پراکندگی جغرافیایی حنبلیه ۳.۱ - تاریخچه گسترش حنبلیه در ایران ۳.۲ - انتقال مرکزیت حنبلیه از بغداد به شام ۳.۳ - ورود حنبلیه به مصر ۳.۴ - پیروان حنبلیه در سایر بلاد اسلامی ۴ - پیروان اندک حنبلیه ۵ - آیین وهابیت، برخاسته از مذهب حنبلی ۶ - علت اصلی گسترش اندک مذهب حنبلی ۶.۱ - دیدگاه ابوعمشه ۶.۲ - دیدگاه ابن خلدون ۶.۳ - دیدگاه ابوزهره ۶.۴ - دیدگاه ابن عقیل ۷ - تألیفات حنبلیان ۷.۱ - تفسیر و علوم قرآن ۷.۲ - حدیث و علوم آن ۷.۳ - کلام ۷.۴ - فقه ۷.۴.۱ - المسند ۷.۴.۲ - مسائل ۷.۴.۳ - الجامع ابوبکر خلّال ۷.۴.۴ - المختصر ۷.۴.۵ - شرح المختصر ۷.۴.۶ - آثار مهم دیگر در فقه حنبلی ۷.۵ - علم خلاف ۷.۶ - اصول فقه ۷.۷ - قواعد فقه ۷.۸ - منابع شرح حال فقیهان حنبلی ۸ - مقالات مرتبط ۹ - منابع جهت مطالعه ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - پیشوای حنبلیهپیشوای حنبلیه احمد بن حنبل بود. ۲ - گرایش حنبلیهاحمدبن حنبل (۱۶۴ـ۲۴۱) نخست، مانند استادش محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰ـ۲۰۴؛ مؤسس شافعیه) کوشید تا با الهام از دو مذهبِ حنفی و مالکی که اولی در مکتب فقهی کوفه (با محوریت پیروی از رأی) و دومی در مکتب فقهی مدینه (با محوریت پیروی از حدیث) ریشه دارد، راه میانهای را بگشاید ولی رفته رفته مذهب چهارمی را با گرایشی متمایز و مبتنی بر التزام شدید به نص قرآن و حدیث پایه گذاری کرد. [۲]
مصطفی ابراهیم زلمی، خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، ترجمه حسین صابری ص۴۵ـ۴۶.
[۳]
مصطفی ابراهیم زلمی، خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، ترجمه حسین صابری ص۵۰.
[۴]
مصطفی ابراهیم زلمی، خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، ترجمه حسین صابری ص۵۴-۵۶.
[۵]
واعظ زاده خراسانی، تقریظ، ص۱۶ـ۱۷.
گرایش مذهب حنبلی به نقل، چنان غلیظ و شدید شد که بر مذهب مالکی پیشی گرفت.۳ - گسترش تاریخی و پراکندگی جغرافیایی حنبلیهشهری که در قرن سوم مذهب حنبلی در آن تأسیس شد و به تدریج شکل گرفت و گسترش پیدا کرد زادگاه پیشوای آن، بغداد، بود. این شهر که از دهها سال پیش از پیدایش این مذهب، به عنوان مرکز خلافت عباسی تأسیس شد و عملا مرکز فرهنگی دنیای اسلام و محل فعالیت عالمان مذاهب مختلف اسلامی بود از قرن چهارم، مرکز علمی و فرهنگی حنبلیه نیز شد. هرچند این مذهب در میانه قرن ششم در بغداد به رسمیت شناخته شد، آنگاه که ابن هبیره یحیی بن محمد (وزیر عباسیان و عالم حنبلی دارای رویکرد تقریب میان مذاهب اهل سنت) به منظور کاستن از نزاعهای مذهبی، با تشکیل گردهمایی عالمان بزرگ چهار مذهب مشهور اهل سنّت بغداد، توانست میان آنها توافقی برای پذیرش یکدیگر ایجاد کند؛ ولی دست کم از دو قرن پیش از آن، بغداد مرکز اصلی عالمان و پیروان مذهب حنبلی بود تا جایی که اوج قدرت و شوکت حنبلیان را در این شهر در قرن چهارم و مذهب آنها را در اواخر این قرن، مذهب غالب در بغداد دانستهاند. حنبلیان در بغداد و اطراف آن نفوذ بسیار و پیروان فراوانی داشتند. بیشتر عالمان حنبلی یا اهل بغداد بودند یا از سایر بلاد اسلامی به بغداد رفته و در آنجا مقیم شده بودند. بنابراین، این شهر به مدت زیادی برای حنبلیه نقش ممتاز و منحصر به فردی داشت. [۶]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابلة، ج۱، ص۲۵۲.
[۷]
ابن خلدون، ج۱ مقدمه، ص۵۶۶.
۳.۱ - تاریخچه گسترش حنبلیه در ایرانتا پیش از قرن چهارم، مذهب حنبلی در دیگر شهرهای اسلامی گسترش چندانی نیافته بود. [۸]
سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ج۱، ص۴۸۰.
تبلیغ این مذهب در برخی از شهرهای ایران، پیش از برخی از اقلیمهایی که بعدها از پایگاههای اصلی حنبلیه به شمار آمدند آغاز شد. از اصفهان به عنوان معدود شهرهایی یاد می شود که از نیمه دوم قرن سوم، مذهب حنبلی در آن ترویج شد و پیروانی پیدا کرد و رفته رفته بر شمار و نفوذ آنها افزوده شد. ابوعبداللّه محمد بن یحیی ابن مَندَه اصفهانی (متوفی۳۰۱؛ از اصحاب احمد بن حنبل [۹]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج۲، ص۳۸۵ـ۳۹۱.
[۱۰]
ابن عماد، ج۲، ص۲۳۴.
) و اخلافاش در ترویج این مذهب در اصفهان بسیار مؤثر بودند. مذهب حنبلی در برخی دیگر از شهرهای ایران نیز پیروانی پیدا کرد که تعداد آنها در شهرهایی مانند ری و شوش قابل توجه بوده است [۱۱]
مقدسی، ص۳۶۵.
[۱۲]
مقدسی، ص۳۹۵.
[۱۳]
مقدسی، ص۴۰۷.
[۱۴]
مقدسی، ص۴۱۵.
[۱۵]
مقدسی، ص۴۳۹.
؛ با این همه، هرگز در ایران پیروان فراوانی به دست نیاورد. [۱۶]
Wilferd Madelung، Religious trends in early Islamic Iran، Albany ص۲۷.
۳.۲ - انتقال مرکزیت حنبلیه از بغداد به شامدر نیمه قرن پنجم عبدالواحد انصاری شیرازی در انتقال مذهب حنبلی به منطقه شام (ازجمله فلسطین و سوریه کنونی) نقش داشت. مذهب حنبلی در آنجا تا نیمه قرن ششم شهرت چندانی نیافت ولی از آن پس نفوذ آن افزایش یافت و به تدریج یکی از مراکز مهم حنبلیان شد. پس از تسلط مغول بر بغداد که به از رونق افتادن این مذهب در آنجا انجامید مرکزیت اصلی حنبلیه به شام منتقل شد و تا قرن نهم در آنجا رواج داشت. [۱۷]
عُلَیمی حنبلی، ۱۳۸۸، ج۱، ص۲۹۷.
[۱۸]
عبدالهادی، الفقهیة و بیان اثر حنابلة فلسطین فی دمشق ص۲۵ـ۲۶.
۳.۳ - ورود حنبلیه به مصرورود این مذهب به مصر بیش از سه قرن پس از پیدایش آن صورت گرفت. به گفته سیوطی [۱۹]
سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ج۱، ص۳۵۴.
[۲۰]
سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ج۱، ص۴۸۰.
[۲۱]
سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ج۲، ص۱۹۱.
نخستین عالم حنبلی که در اواخر عمر به مصر رفت و در همانجا درگذشت عبدالغنی بن عبدالواحد جمّاعیلی مَقدِسی (صاحب آثاری متعدد [۲۲]
علیمی حنبلی، ج۴، ص۵۹ـ۶۰.
) بود و نخستین قاضی حنبلی مصر نیز شمس الدین محمدبن عماد جمّاعیلی (متوفی۶۷۶) بود که در ۶۷۰ از منصب خود عزل شد و تا وقتی زنده بود کسی جایگزین او نشد. به گفته سیوطی [۲۳]
سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ج۲، ص۲۶۳ـ۲۶۵.
[۲۴]
سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ج۲، ص۲۷۱.
در مدرسههای صالحیه، منصوریه، ناصریه و ظاهریه در مصر فقه حنبلی نیز تدریس میشد ولی با تسلط حکومت عثمانی جایگاه حنبلیه تنزل پیدا کرد. مثلا بنابر گزارشی در سال ۱۳۲۴/۱۹۰۶ از میان ۳۱۲ استاد و ۹۰۶۹ دانشجو در الازهر مصر فقط ۳ استاد و ۲۸ دانشجوی حنبلی وجود داشت. [۲۵]
دانشنامه جهان اسلام، ذیل احمدبن محمدبن حنبل.
۳.۴ - پیروان حنبلیه در سایر بلاد اسلامیاین مذهب در سایر بلاد اسلامی نیز پیروان قابل توجهی نداشته است. ۴ - پیروان اندک حنبلیهمذهب حنبلی کمتر از دیگر مذاهب چهارگانه اهل سنّت گسترش یافته است. [۲۶]
کامل موسی، المدخل الی التشریع الاسلامی، ص۱۶۳
[۲۷]
احمد تیمور، نظرة تاریخیة فی حدوث المذاهب الفقهیة الاربعة: الحنفی، المالکی، الشافعی، الحنبلی و انتشارها عند جمهور المسلمین،ص۸۸ـ۹۱.
[۲۸]
ابن خلدون ج۱ مقدمه، ص۵۶۶.
در زمان خود، پیروان احمد بن حنبل را اندک دانسته و بیشتر آنها را ساکن بغداد و اطراف آن و شام معرفی کرده و گفته است که حنبلیان در بغداد قدرت و جمعیت زیادی داشتهاند ولی وقتی مغول بر آنجا چیره شد عظمت آنان در بغداد برنگشت، اما در شام جمعیت آنان روبه فزونی نهاد. به گفته ابن فرحون مالکی [۲۹]
ابن فرحون، الديباج المُذهَب في معرفة اعيان علماءالمذهب، ج۱، ص۶۲.
مذهب حنبلی در قرن هشتم رو به ضعف گذاشته است.۵ - آیین وهابیت، برخاسته از مذهب حنبلیآیین وهابیت با گرایش سَلفی از دل مذهب حنبلی سربرآورده است و وهابیان که در اصل از حنبلیان منطقه نجدند و در قرن اخیر با تشکیل حکومت سعودی بر منطقه عربستان حاکم شدهاند برای ترویج و گسترش بیش از پیش حنبلیه کوشیدهاند. [۳۰]
کامل موسی، المدخل الی التشریع الاسلامی، ص۱۶۳.
. اکنون مذهب رایج و رسمی عربستان حنبلی است و در برخی از شهرهای عراق و شام نیز پیروانی دارد. [۳۱]
عبدالفتاح کبّاره، التشريع الاسلامی، نشأته و مصادره و تاريخه، ص۱۷۲.
تعداد کمی از حنبلیان نیز در قطر، بحرین و افغانستان هستند. [۳۲]
عبدالمجيد محمود مطلوب، المدخل اليالفقه الاسلامی، ص۱۳۸.
۶ - علت اصلی گسترش اندک مذهب حنبلیبرخی علت اصلیِ گسترش اندک مذهب حنبلی را این دانستهاند که در قرن چهارم که حنبلیان در بغداد قدرت داشتند با تعصب شدید برای نشر مذهب خود حتی با توسل به زور تلاش کردند و به اذیت و آزار مردم پرداختند که در نتیجه، مردم از آنها روی گردان شدند. [۳۳]
محمود محمد طنطاوی، المدخل الی الفقه الاسلامی ص۲۰۷.
؛ تعرض بَربهاری و یارانش به شیعیان و شافعیان، نمونهای از این رویکرد حنبلیان است.۶.۱ - دیدگاه ابوعمشهابوعمشه [۳۴]
محفوظبن احمد کَلوَذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج ۱، مقدمه، ص۳۳ـ۳۴.
نیز عللی برای گسترش نیافتن این مذهب برشمرده است:۱. تأخر زمانی احمدبن حنبل بر سه پیشوای دیگر مذاهب فقهی (ابوحنیفه، مالک بن انس و شافعی). ۲. متهم شدن حنبلیان به ناتوانی در فهم درست و عمیق نصوص و اتکا به فهم ظاهری. ۳. پدید آمدن خصومت میان آنها و فقیهان شافعی درباره برخی مسائل و فروع فقهی از یکسو، و میان آنها و متکلمان درباره صفات باری تعالی از سوی دیگر. ۴. بینصیب بودن مذهب حنبلی از قدرتی حکومتی که آن را تأیید و ترویج کند. ۶.۲ - دیدگاه ابن خلدونابن خلدون دور بودن مذهب حنبلی از اجتهاد و اصالت دادن به احادیث را دلیل کمی پیروان آن دانسته است. ۶.۳ - دیدگاه ابوزهرهابوزهره [۳۵]
محمد ابوزهره، ابن حنبل، حیاته و عصره، آراؤه و فقهه، ص۴۰۷ـ۴۰۹.
این سخن ابن خلدون را نپذیرفته بلکه امور سیاسی و اجتماعی را عامل مهمی در میزان گسترش مذاهب فقهی دانسته است. چنانکه تعداد فقیهان حنفی در عراق زیاد بوده و متصدی امور قضا و افتا میشدند ولی تعداد فقیهان حنبلی کم بوده است و کمتر امکان تصدی و مناصب مهم از جمله قضا را یافتهاند.۶.۴ - دیدگاه ابن عقیلبه گفته ابن عقیل [۳۶]
ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ۱۴۰۹، ص۶۷۲.
فقیهان حنبلی، برخلاف فقیهان حنفی و شافعی، پس از تحصیل علم به زهد و عبادت روی آورده و از پذیرش منصب قضا و دیگر امور شرعی خودداری میکردند و به همین سبب از مطالعه و تحقیق نیز فاصله میگرفتند. به نظر میرسد استقبال نکردن بیشتر حاکمان از این مذهب، خود معلول ظرفیت پایین فقه حنبلی در پاسخگویی به نیازهای جامعه و به ویژه برآوردن اهداف حکومتها بوده است؛ بنابراین تصلب این مذهب بر احادیث و ناتوانی آن در استنباط احکام شرعی، به ویژه در مسائل مستحدثه و موضوعات جدید، و ضعف عالمانش در ارائه تصویری قابل قبولتر از آن، از مهمترین علل کم اقبالی مردم وحاکمان به آن بوده است.۷ - تألیفات حنبلیانبرخی از تألیفات مهم یا مشهور حنبلیان در موضوعات گوناگون بدین قرار است: ۷.۱ - تفسیر و علوم قرآندر شمار تألیفات احمدبن حنبل از تفسیری مشتمل بر ۱۲۰۰۰۰حدیث و از آثاری درباره قرآن و علوم آن مانند الناسخ و المنسوخ، المقدّم و المؤخّر فی کتاب اللّه، و جوابات القرآن یاد شده است. [۳۷]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۱، ص۲۰.
[۳۸]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۲، ص۱۱ـ۱۲.
برخی از آثار مهم پیروان او در این باب عبارتاند از: • المصاحف اثر عبداللّه بن ابی داود سِجستانی؛ • کتابهای زادالمسیر فی علم التفسیر، فنون الافنان فی عیون علوم القرآن (از نخستین آثار علوم قرآنی)، نواسخ القرآن و نزهة الاعین النواظر فی علم الوجوه و النظایر از ابوالفرج ابن جوزی؛ • کتابهای املاء ما مَنَّ به الرحمن من وجوه الاعراب و القراءات فی جمیع القرآن، اعراب القراءات الشواذ و التبیان فی اعراب القرآن از آثار ابوالبقاء عبداللّه بن حسین عکبری؛ • ذم التأویل اثر موفق الدین ابن قدامه مقدسی [۳۹]
ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابلة ج۲، ص۱۳۹.
؛• رموز الکنوز اثر تفسیری عبدالرزاق بن رزق اللّه رسعنی (متوفی۶۶۰ یا ۶۶۱) که در آن احادیث را با اسناد آن آورده و اختلاف فقهای مذاهب را ذیل آیات الاحکام ذکر کرده و به نقد آرای زمخشری در تفسیر کشاف پرداخته است [۴۰]
بدران، المدخل الی مذهب الامام احمد بن حنبل ص۴۷۷.
؛• کتابهای التفسیر الکبیر و مقدمة فی اصول التفسیر از احمدبن عبدالحلیم ابن تیمیه؛ • کتابهای التفسیر القیم، التبیان فی اقسام القرآن و الامثال فی القرآن الکریم از آثار ابن قیم جوزیه؛ • تفسیر آیات من القرآن الکریم اثر محمد بن عبدالوهاب، پیشوای وهابیان. [۴۱]
برای برخی از آثار قرآنی حنبلیانِ معاصر رجوع کنید: سعود فنیسان، آثار الحنابلة فی علوم القرآن ص۱۸۶ـ۱۹۷.
۷.۲ - حدیث و علوم آنابوموسی مدینی [۴۲]
ابوموسی مدینی، خصائص المسند ص۱۲.
سخنی از عبداللّه فرزند احمد بن حنبل نقل کرده که بنابر آن احمد بن حنبل احادیث زیادی نوشته است و این با سخن کسانی که معتقدند او چیزی نمینوشته همخوانی ندارد.مهمترین متن حدیثی حنبلیان، المسند احمدبن حنبل است که بیش از سی هزار حدیث را دربردارد و بارها چاپ شده است. [۴۳]
ابوموسی مدینی، خصائص المسند ص۱۳.
مسندنویسی پس از احمد بن حنبل میان حنبلیان رواج یافت و آثار متعددی با این عنوان تألیف شد. آثار فراوانی نیز با محوریت المسند ابن حنبل نوشته شد که بیشتر آنها شرح، گزیده یا فهرست آن و گاه نیز درباره ویژگیهای آن است [۴۴]
رجوع کنید به مسند.
. برخی دیگر از آثار حنبلیان در حدیث و علوم آن عبارتاند از:• السنه اثر احمدبن حنبل؛ غریب الحدیث اثر ابواسحاق حَربی؛ • السّنّة اثر ابوبکر خَلّال؛ • الموضوعات، جامع المسانید و الناسخ و المنسوخ فی الحدیث هر سه از ابوالفرج ابن جوزی؛ • اعراب ما یشکل من الفاظ الحدیث النبوی و اتحاف الحثیث باعراب ما یشکل من الفاظ الحدیث هر دو از ابوالبقاء عکبری؛ • المنتقی من اخبار المصطفی اثر عبدالسلام بن عبداللّه ابن تیمیه؛ • علم الحدیث و الکلم الطیب هر دو از اثرِ احمدبن عبدالحلیم ابن تیمیه. ۷.۳ - کلامنخستین آثار کلامی حنبلیان آثاری است که به احمدبن حنبل منسوب است؛ از جمله: کتاب الایمان؛ الرد علی الزنادقة و الجهمیة الزنادقة فیما شکوا فیه من متشابه القرآن و تأولوه علی غیر تأویله؛ نفی التشبیه؛ و رسالة فی السنة و العقیدة. [۴۵]
عبداللّه طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۱، ص۴۴ـ۴۵.
[۴۶]
عبداللّه طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۱، ص۴۸.
برخی از آثار مهم پیروان او نیز بدین قرار است: • الابانة عن شریعة الفرقة الناجیة و مجانبة الفرق المذمومة و الشرح و الابانة علی اصول السنة و الدیانة از آثار عبیداللّه بن محمد ابن بَطّه عکبری؛ • تلبیس ابلیس و دفع شبه التشبیه باکف التنزیه از آثار عبدالرحمان ابن جوزی؛ • الصواعق المرسلة علی الجهمیة و المعطلة، شفاءالعلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل و هدایة الحیاری فی الردّ علی الیهود و النصاری از آثار ابن قیم جوزیه. احمدبن عبدالحلیم ابن تیمیه نیز با تألیف آثار بسیاری در کلام، پشتوانه نظریِ اعتقادات و وهابیان در سدههای بعد را فراهم آورد. مجموعة التوحید، الایمان، النبوات، الاسماء و الصفات، درء تعارض العقل و النقل، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدَریّة و الجواب الباهر فی زوار المقابر از آثار اوست. [۴۷]
برای دیگر آثار او رجوع کنید: عبداللّه طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۴، ص۳۸۹ـ۳۹۲.
۷.۴ - فقهاحمدبن حنبل خود، آرای فقهیاش را ننوشت؛ حتی نقل شده است که شاگردانش را نیز از نوشتن مسائل فقهیاش نهی کرد. [۴۸]
ذهبی، ج۱۱، ص۳۲۷.
با این حال، شاگردان او، پس از مرگش، فتواهای او درباره مسائل گوناگون را تدوین کردند و بدین صورت فقه حنبلی شکل گرفت. [۴۹]
ابوزهره، ابن حنبل، ص۴۱۴.
۷.۴.۱ - المسندنخستین و مهمترین منبع فقه حنبلی پس از قرآن، المسند احمدبن حنبل است که مشتمل برمسائل و ابواب فقه است هرچند بر اساس ابواب فقه مرتب نشده است. [۵۰]
محمد یوسف موسی، المدخل لدراسة الفقه الاسلامی ص۱۶۸ـ۱۶۹.
۷.۴.۲ - مسائلبسیاری از شاگردان و پیروان ابن حنبل سؤالات فقهی از او و پاسخها، فتواها و گفتههای او را گردآوری و با عنوان «مسائل» تدوین کردهاند؛ از جمله: فرزندش عبداللّه، اسحاق کوسَج، مَهَنّ ابن یحیی شامی و ابوداود سجستانی [۵۱]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۳، ص۶۲۷ـ۶۳۱.
[۵۲]
ذهبی، ج۱۱، ص۳۳۰ـ ۳۳۱.
[۵۳]
فؤاد سزگین، تاریخ نگارشهای عربی ج۱، ص۷۱۶ـ۷۱۷.
[۵۴]
طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۱، ص۵۱ـ۱۱۰.
).۷.۴.۳ - الجامع ابوبکر خلّالابوبکر خلّال نیز با گردآوری همه مسائلی که از احمد بن حنبل روایت شده همراه با اسناد آنها الجامع را تألیف کرد. [۵۵]
فؤاد سزگین، تاریخ نگارشهای عربی ج۱، ص۷۱۷.
[۵۶]
ترکی، اصول مذهب الامام احمد ص۷۹۲ـ۷۹۳.
[۵۷]
هشام یسری عربی، ابوبکر الخلّال و اثره فی الفقه الحنبلی ج۱، ص۶۷ـ۸۳.
۷.۴.۴ - المختصریکی از مهمترین تألیفات در فقه حنبلی، که تأثیر فراوانی بر آثار بعدی گذاشت و همواره به عنوان کتاب درسی تدریس میشده است و عالمان بسیاری بر آن شرح یا حاشیه نوشته یا آن را خلاصه کردهاند، المختصر ابوالقاسم عمربن حسین خرقی است. مؤلف با گردآوری هر آنچه از احمدبن حنبل روایت شده همراه با اسناد آنها، به ترجیح روایات برمبنای اصول فقه حنبلیان پرداخت. ۷.۴.۵ - شرح المختصرمشهورترین شرح المختصر که خود نیز از آثار مهم فقه حنبلی است کتاب المغنی اثر موفق الدین ابن قدامه مقدسی است . ۷.۴.۶ - آثار مهم دیگر در فقه حنبلیبرخی از دیگر آثار مهم فقه حنبلی عبارت اند از: الاحکام السلطانیه اثر ابن فرّاء قاضی ابویعلی؛ الهدایة اثر ابوالخطاب کلوذانی [۵۸]
کَلوَذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج۱، ص۶۳.
)؛ المقنع [۵۹]
بدران، المدخل الی مذهب الامام احمد بن حنبل ص۴۳۳ـ۴۳۷.
)؛ الکافی و العمده از آثار موفق الدین ابن قدامه مقدسی؛ المحرر اثر عبدالسلام بن عبداللّه ابن تیمیه [۶۰]
برای شرحها و حاشیههای آن رجوع کنید به بدران، المدخل الی مذهب الامام احمد بن حنبل ص۴۳۳.
)؛ مجموع الفتاوی، الفتاوی الکبری یا عنوانهای مشابه دیگر، مشتمل بر مجموع فتواهای احمدبن عبدالحلیم ابن تیمیه؛ الفروع اثر محمدبن مفلح رامینی حنبلی [۶۱]
برای شروح آن رجوع کنید به بدران، المدخل الی مذهب الامام احمد بن حنبل ص۴۳۷-۴۳۸.
)؛ مغنی ذوی الافهام عن الکتب الکثیرة فی الاحکا م اثر یوسف بن حسن ابن مبرد [۶۲]
بدران، المدخل الی مذهب الامام احمد بن حنبل ص۴۳۸-۴۳۹.
)؛ الاقناع لطالب الانتفاع اثر موسی بن احمد حجاوی مقدسی، که منصوربن یونس بهوتی آن را با عنوان کشاف القناع عن متن الاقناع شرح کرده است؛ و منتهی الارادات فی جمع المقنع مع التنقیح و زیادات اثر تقی الدین محمدبن احمد فتوحی مصری مشهور به ابن نجار [۶۳]
بدران، المدخل الی مذهب الامام احمد بن حنبل ص۴۳۹-۴۴۱.
).۷.۵ - علم خلافغلام خلّال در الخلاف مع الشافعی به اختلاف آرای حنبلیان با شافعیان و ابن مسلم عمربن ابراهیم عکبری در الخلاف بین احمد و مالک به اختلاف آرای احمدبن حنبل با مالک بن انس پرداختهاند. از جمله آثار ابن فرّا قاضی ابویعلی نیز الخِلاف الکبیر است. [۶۴]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۳، ص۲۱۴.
[۶۵]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۳، ص۲۹۱.
[۶۶]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۳، ص۳۸۵.
عبدالخالق بن عیسی هاشم ی در رؤوس المسائل اختلاف آرای احمدبن حنبل با سایر پیشوایان مذاهب را ذکر کرده است. [۶۷]
بدران، المدخل الی مذهب الامام احمد بن حنبل ص۴۳۲.
۷.۶ - اصول فقهاحمدبن حنبل و شاگردان او در اصول فقه کتابی تألیف نکردند. نخستین اثر حنبلیان در این موضوع را میتوان تهذیب الاجوبة اثر ابوعبداللّه حسنبن حامد بغدادی (متوفی۴۰۳) دانست که در آن با تأمل در پاسخهای احمدبن حنبل و روش استدلال او در مسائل فقه، برخی اصول و روش استنباط احکام فقه حنبلی را تبیین کرد. [۶۸]
ابراهیم آل ابراهیم، تدوین اصول الفقه عندالحنابلة ص۱۲۳.
سپس ابوعلی حسن بن شهاب عکبری (متوفی۴۲۸)، رسالة فی اصول الفقه را نوشت و به طور خلاصه به تدوین اصول فقه بر مبنای آرای احمدبن حنبل پرداخت. [۶۹]
ابراهیم آل ابراهیم، تدوین اصول الفقه عندالحنابلة ص۱۲۳.
پس از او قاضی ابویعلی (متوفی۴۵۸) العدة فی اصول الفقه را تألیف کرد که باید آن را نخستین کتاب مشروح حنبلیان در اصول فقه به شمار آورد. مؤلف در تألیف این اثر به الفصول جَصّاص [۷۰]
فقیه و اصولی حنفی، متوفی۳۷۰.
و المعتمد فی اصول الفقه ابوالحسین بصری معتزلی (متوفی۴۳۶) نظر داشته است. ابویعلی خود، العدّة را تلخیص کرد و مختصر العدّة نامید. الکفایة دیگر اثر او در اصول فقه است. [۷۱]
ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۳، ص۳۸۴.
[۷۲]
ابراهیم آل ابراهیم، تدوین اصول الفقه عندالحنابلة ص۱۲۵ـ۱۲۷.
سپس ابوالخطاب کلوذانی (متوفی۵۱۰) التمهید فی اصول الفقه و علی بن عقیل بغدادی (متوفی۵۱۳) الواضح فی اصول الفقه را نگاشت. موفق الدین ابن قدامه (متوفی۶۲۰) نیز روضةالناظر و جنةالمناظر را تألیف کرد. حنبلیان به این اثر توجه فراوان داشته اند، چنانکه شرحهای بسیاری بر آن نوشته و برخی نیز آن را تلخیص کرده یا به روش آن کتابی دیگر نوشتهاند. [۷۳]
ابن قدامه ، روضة الناظر و جنة المناظر فی اصول الفقه علی مذهب الامام احمدبن حنبل.
[۷۴]
ابراهیم آل ابراهیم، تدوین اصول الفقه عندالحنابلة ص۱۳۳ـ۱۳۵.
[۷۵]
ابراهیم آل ابراهیم، تدوین اصول الفقه عندالحنابلة ص۱۳۹ـ۱۴۱.
ابوالبرکات عبدالسلام بن عبدالله ابن تیمیه اثری در اصول فقه تألیف کرد که فرزندش، عبدالحلیم بن عبدالسلام، و نوهاش، احمدبن عبدالحلیم، بر آن تعلیقاتی نوشتند و شهاب الدین احمدبن محمد حرانی [۷۶]
متوفی۷۴۵، شاگرد احمدبن عبدالحلیم.
هر سه را یکجا گردآورد و المُسَوّدة فی اصول الفقه نامید. [۷۷]
ابراهیم آل ابراهیم، تدوین اصول الفقه عندالحنابلة ص۱۴۲ـ۱۴۴.
). اعلام الموقعین عن رب العالمین اثر ابن قیم جوزیه نیز از منابع مهم در اصول فقه حنبلی به شمار می رود. اصول الفقه اثر شمس الدین محمدبن مفلح مقدسی به هماهنگی یا مواضع اختلاف میان آرای اصولی حنبلیان با دیگر مکاتب فقهی توجه کرده است. [۷۸]
ابراهیم آل ابراهیم، تدوین اصول الفقه عندالحنابلة ص۱۴۵ـ۱۴۷.
براساس این اثر ابن مفلح، آثار دیگری تألیف شد؛مانند المختصر فی اصول الفقه اثر علی بن محمد ابن لحام، منهاج الوصول الی علم الاصول اثر برهان الدین ابراهیمبن محمدبن مفلح (متوفی۸۸۴) و تحریرالمنقول و تهذیب علم الاصول اثر علی بن سلیمان مرداوی. خود مرداوی اثر اخیر را شرح کرد و التحبیر شرح التحریر نامید و ابوالفضل احمدبن علی ابن زهره حنبلی (شاگرد مرداوی) این شرح را با عنوان مختصر التحبیر تلخیص کرد. ابن نجار محمدبن احمد فتوحی نیز تحریر المنقول مرداوی را با عنوان الکوکب المنیر تلخیص و الکوکب را با عنوان شرح الکوکب المنیر شرح کرد. احمدبن عبداللّه بعلی حنبلی (متوفی۱۱۸۹) نیز الکوکب المنیر فتوحی را با عنوان الذخرالحریر شرح کرد. [۷۹]
آل ابراهیم، تدوین اصول الفقه عندالحنابلة ص۱۴۷ـ۱۵۵.
[۸۰]
برای دیگر تألیفات اصولی حنبلیان و نسخههای خطی آنها در عربستان سعودی رجوع کنید به ناصر سلامه، کتب الفقه الحنبلی و اصوله.
[۸۱]
برای آثار اصولی حنبلی رجوع کنید به ابراهیم آل ابراهیم، اعلام الحنابلة فی اصول الفقه ص۳ـ۶۳.
۷.۷ - قواعد فقهبرخی از آثار مهم حنبلیان در قواعد فقه عبارتاند از: القواعدالکبری، و القواعدالصغری هر دو اثر سلیمان بن عبدالقوی صرصری طوفی؛ القواعد الفقهیة اثر احمدبن حسن ابن قاضی الجبل؛القواعدالفقهیة یا القواعد فی الفقه الاسلامی دربردارنده ۱۶۰ قاعد/spanه فقهی بر مبنای فقه حنبلی اثر عبدالرحمان بن احمد ابن رجب حنبلی؛و القواعد الاصولیه اثر مختصر علی بن محمد ابن لحام [۸۲]
عبدالقادر بدران، المدخل الی مذهب الامام احمدبن حنبل، صححه و قدم له و علق علیه عبداللّه ترکی، ص۴۵۶ـ۴۵۷.
[۸۳]
عبداللّه طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۳، ص۳۳۸.
[۸۴]
عبداللّه طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۴، ص۱۶۲.
[۸۵]
عبداللّه طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۴، ص۲۳۱ـ۲۳۲.
[۸۶]
عبداللّه طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۴،ص۲۶۱.
۷.۸ - منابع شرح حال فقیهان حنبلیهرچند نخستین شرح حال چاپ شده درباره فقیهان حنبلی اثر ابن ابی یعلی (متوفی۵۲۶) است، نام آثاری در این باب پیش از او نیز آمده است؛مانند طبقات اصحاب الامام احمد (نسخه خطی) منسوب به ابوبکر خلال و طبقات الاصحاب منسوب به احمدبن جعفر ابن منادی. [۸۷]
طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۱، ص۲۶۰.
[۸۸]
طریقی، معجم مصنّفات الحنابلة ج۱، ص۳۱۴.
ابن ابی یعلی در اثر مهم و مشهور خود با عنوانهای طبقات الحنابله، طبقات الحنبلیه، طبقات الاصحاب و طبقات فقهاء الحنابله، شرح حال فقیهان حنبلی را تا سال ۵۱۲ آورده و در شش طبقه گنجانده است . پس از او آثار متعدد دیگری نیز در این باب تألیف شده که المنهج الاحمد فی تراجم اصحاب الامام احمد اثر عبدالرحمان بن محمد عُلیمی حنبلی (متوفی۹۲۸) و السحب الوابلة علی ضرائح الحنابله اثر محمدبن عبداللّه نجدی عامری (متوفی۱۲۹۵) از مشهورترین آنهاست. بر شماری از این آثار، ذیل نوشته شده و عالمان حنبلی دورههای بعد معرفی شدهاند. برخی از این ذیلها، اهمیت فراوان یافته و گاه بر خود آنها ذیلهای دیگری نوشته شده است مانند ذیل مشهور ابن رجب (متوفی۷۹۵) بر طبقات ابن ابی یعلی با عنوان الذیل علی طبقات الحنابله. از برخی از این آثار یا ذیلهای آنها نیز تلخیصهایی صورت گرفته یا فهرستی تنظیم شده است. [۸۹]
برای تفاصیل این آثار رجوع کنید به طبقات ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة.
۸ - مقالات مرتبط• تألیفات حنفیان ۹ - منابع جهت مطالعه• ابراهیم آل ابراهیم، «اعلام الحنابلة فی اصول الفقه»، مجلة جامعة الامام محمدبن سعودالاسلامیة، ش ۱۶ (صفر ۱۴۱۷). • ابراهیم آل ابراهیم، «تدوین اصول الفقه عندالحنابلة»، همان، ش ۲۰ (رمضان ۱۴۱۸). • ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، چاپ عبدالرحمان بن سلیمان عُثیمین، ریاض ۱۴۱۹/ ۱۹۹۹. • ابن بطه، الابانة عن شریعة الفرقةالناجیة و مجانبة الفرق المذمومه، چاپ سیدعمران، قاهره ۱۴۲۷/۲۰۰۶. • ابن بطه، کتاب الشرح و الابانة علی اصول السنة و الدیانة و مجانبة المخالفین و مبانیة اهل الاهواء المارقین، چاپ رضا معطی، مکه ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴. • ابن تیمیه، کتاب الاسماء و الصفات، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. • ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. • ابن جوزی، تلبیس ابلیس، بیروت ۱۳۶۸. • ابن جوزی، مناقب الامام احمدبن حنبل، چاپ عبداللّه ترکی، (ریاض ? ۱۴۰۹). • ابن خلدون. • ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱ـ۲، در ابن ابی یعلی، طبقات الحنابله، ج۳ـ۴، بیروت ۱۳۷۲. • ابن عماد. • ابن فرّاء، ابطال التأویلات لاخبارالصفات، ج۱، چاپ محمد نجدی، (کویت )۱۴۱۰. • ابن فرّاء، کتاب المعتمد فی اصول الدین، چاپ ودیع زیدان حداد، بیروت ۱۹۷۴. • ابن فرحون، الدیباج المُذهَب فی معرفة اعیان علماءالمذهب، چاپ محمد احمدی ابوالنور، قاهره ?(۱۳۹۴/ ۱۹۷۴). • ابن قدامه، تحریم النظر فی کتب الکلام، چاپ عبدالرحمان دمشقیه، ریاض ۱۴۱۰/۱۹۹۰. • ابن قدامه، روضة الناظر و جنة المناظر فی اصول الفقه علی مذهب الامام احمدبن حنبل، چاپ عبدالکریم نمله، ریاض ۱۴۱۷/۱۹۹۷. • ابن قیم جوزیه، اعلام الموقّعین عن رب العالمین، چاپ طه عبدالرؤف سعد، بیروت ۱۹۷۳. • ابن کثیر، البدایة و النهایه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰. • ابن مفلح حنبلی، المقصد الارشد فی ذکر اصحاب الامام احمد، چاپ عبدالرحمان بن سلیمان عُثیمین، ریاض ۱۴۱۰/۱۹۹۰. • ابن ندیم (تهران). • محمد ابوزهره، ابن حنبل:حیاته و عصره، آراؤه و فقهه، (بیجا): دارالفکرالعربی، (بیتا.). • محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، ج:۲ فی تاریخ المذاهب الفقهیة، (قاهره: دارالفکرالعربی، بیتا.). • ابوموسی مدینی، خصائص المسند، در ثلاثة کتب عن المسند للامام احمدبن حنبل، چاپ احمد محمد شاکر، بیروت: دارالجیل، ۱۴۱۲/۱۹۹۲. • عبداللّه احمدی، المسائل و الرسائل المرویة عن الامام احمدبن حنبل فی العقیده، ج۱، ریاض ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵. • محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. • عبدالقادر بدران، المدخل الی مذهب الامام احمدبن حنبل، صححه و قدمله و علق علیه عبداللّه ترکی، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. • عبداللّه ترکی، اصول مذهب الامام احمد دراسة اصولیة مقارنة، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸. • احمد تیمور، نظرة تاریخیة فی حدوث المذاهب الفقهیة الاربعه الحنفی، المالکی، الشافعی، الحنبلی و انتشارها عند جمهور المسلمین، (قاهره ۱۳۸۹/ ۱۹۶۹). • عبدالحلیم جندی، احمدبن حنبل امام اهل السنة، قاهره: دارالمعارف، (بیتا.). • محمدبن حسن حجوی ثعالبی، الفکرالسامی فی تاریخ الفقه الاسلامی، چاپ ایمن صالح شعبان، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵. • ذهبی. • مصطفی ابراهیم زلمی، خاستگاههای اختلاف در فقه مذاهب، ترجمه حسین صابری، مشهد ۱۳۷۵ش. • عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیةالکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، (قاهره )۱۹۶۴ـ( ۱۹۷۶). • فؤاد سزگین، تاریخ نگارشهای عربی، ترجمه، تدوین و آماده سازی: مؤسسهی نشر فهرستگان، تهران ۱۳۸۰ش. • ناصر سلامه، کتب الفقه الحنبلی و اصوله: المخطوطة بمکتبات المملکة العربیة السعودیة العامة، ریاض ۱۴۲۷/۲۰۰۶. • عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، (قاهره )۱۳۸۷. • عبداللّه طریقی، معجم مصنفات الحنابلة، ریاض ۱۴۲۲/۲۰۰۱. • محمود محمد طنطاوی، المدخل الی الفقه الاسلامی، (قاهره )۱۴۰۸/۱۹۸۷. • عبدالمجید محمود مطلوب، المدخل الی الفقه الاسلامی، قاهره ۱۴۲۴/۲۰۰۳. • صفوت عادل عبدالهادی، الامام یوسف بن عبدالهادی الدمشقی الحنبلی و آثاره الفقهیة و بیان اثر حنابلة فلسطین فی دمشق، دمشق ۱۴۲۸/۲۰۰۷. • هشام یسری عربی، ابوبکر الخلال و اثره فی الفقه الحنبلی، مع دراسة اختیارته الفقهیة و مقارنتها بالمذاهب الثمانیة، قاهره ۱۴۲۶/۲۰۰۶. • علی جمعه محمد، المدخل الی دراسة المذاهب الفقهیة، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷. • مجیرالدین عبدالرحمان بن محمد عُلَیمی حنبلی، الأُنس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، نجف ۱۳۸۸/۱۹۶۸. • مجیرالدین عبدالرحمان بن محمد عُلَیمی حنبلی، المنهج الاحمد فی تراجم اصحاب الامام احم د، ج۴، چاپ ابراهیم صالح، بیروت ۱۹۹۷. • سعود فنیسان، آثار الحنابلة فی علوم القرآن، (اسکندریه ? ۱۴۰۹). • کامل موسی، المدخل الی التشریع الاسلامی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۸۹. • عبدالفتاح کیاره، التشریع الاسلامی نشأته و مصادره و تاریخه، ریاض ۱۴۲۴/۲۰۰۳. • محفوظ بن احمد کَلوَذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج۱، چاپ مفید محمد ابوعمشه، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. • محمد یوسف موسی، المدخل لدراسة الفقه الاسلامی، قاهره ۱۳۸۰/ ۱۹۶۱. • علی بن سلیمان مرداوی، التحبیر شرح التحریر فی اصول الفقه، ج۵، چاپ عوض قرنی، ریاض ۱۴۲۱/۲۰۰۰. • المسودة فی اصول الفقه تتابع علی تصنیفه ثلاثة من اثمة آل تیمیه: عبدالسلام بن عبداللّه، عبدالحلیم بن عبدالسلام و احمدبن عبدالحلیم، جمعها و بیّضها احمدبن محمد حرانی دمشقی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دارالکتاب العربی، (بیتا.). • مقدسی. • محمد نجدی، السحب الوابلة علی ضرائح الحنابله، چاپ بکر بن عبداللّه ابوزید و عبدالرحمان بن سلیمان عُثیمین، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶. • یحیی بن شرف نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱. • EI۱، s.v. "Ahmed b. Muhammed b. Hanbal" (by Goldziher). • Wilferd Madelung، Religious trends in early Islamic Iran، Albany، N. Y. ۱۹۸۸ ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله حنبلیه، ص۶۶۰۰. |